۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۱۱
متوکل و امام هادی(ع)
متوکل عباسی می کوشید با اتکاء بر نیروی نظامی خویش مخالفانش را بترساند.به همین جهت ، یک بار لشگر خود را - که به نود هزار تن می رسیددستور داد که توبره اسب خویشش را از خاک سرخ پر کنند و در صحرای وسیعی ، آنها را روی هم بریزند.سربازان به فرمان متوکل عمل کردند و از خاک های ریخته شده ، تپه بزرگ به وجود آمد، که آنرا تپه توبره ها نامیدند. متوکل بر بالای تپه رفت و امام هادی علیه السلام را به نزد خود فراخواند و گفت : ((شما را خواستم تا لشگر مرا تماشا کنی ! به علاوه ، او دستور داده بود همه ، لباس های جنگ بپوشند و سلاح بر گیرند و با بهترین آرایش و کاملترین سپاه از کنار تپه عبور کنند.منظورش ترسانیدن کسانی بود که احتمال می داد بر او بشورند و در این میان بیشتر از امام هادی علیه السلام نگران بود که مبادا به پیروانش فرمان نهضت علیه متوکل را بدهدحضرت هادی علیه السلام به متوکل فرمود:- آیا می خواهی من هم سپاه خود را به تو نشان دهم ؟متوکل پاسخ داد:- آری !امام دعایی کرد! ناگهان میان زمین و آسمان از مشرق تا مغرب از فرشتگان مسلح پر شد. خلیفه از مشاهده این منظره غش کرد! وقتی که بهوش آمد، امام هادی علیه السلام به او فرمود:- ما در کارهای دنیا با شما مسابقه نداریم ما به کارهای آخرت (امور معنوی ) مشغولیم ، آنچه درباره ما فکر می کنی درست نیست
۹۲/۰۲/۲۳